نظریه قوی سیاه (موانع تفکر هوشمندانه – 24)
با تاثیر شدید همهگیری کرونا بر زندگی و اقتصاد در سراسر جهان، اصطلاح “قوی سیاه” دوباره مد شده است. با این حال، ممکن است کمی سوءتفاهم در مورد این کلمه وجود داشته باشد. حتی به گفته نویسندهای که برای اولین بار این اصطلاح را رایج کرده است، این بیماری همهگیر به عنوان یک رویداد قوی سیاه واجد شرایط نیست.
اما رویداد قوی سیاه دقیقا چیست؟
اصطلاح قوی سیاه از اتفاق زیر گرفته شده است. وقتی انسانها برای اولین بار قوها را شناختند، برای هزاران سال، فقط با قوهای سفید روبرو بودند. منطقی به نظر میرسید که فرض کنیم همه قوها سفید هستند – این یکی از ویژگیهای یک قو است. تا اینکه یک روز در استرالیا، اولین نفر به طور تصادفی با یک قوی سیاه برخورد کرد. این مشاهدۀ سادۀ یک قوی سیاه تنها یک شگفتی بزرگ نبود، بلکه فرض کلیِ ساخته شده در طی هزاران سال مبنی بر سفید بودن قوها را باطل کرد.
اولین کسی که واقعاً اصطلاح “قوی سیاه” را برای اشاره به نوع خاصی از رویدادها رایج کرد، نسیم نیکلاس طالب بود که در ابتدا از آن در کتاب خود “Fooled by randomness” در سال 2001 استفاده کرد و سپس یک کتاب کامل را به این موضوع اختصاص داد. “قوی سیاه”. جالب است که او آن کتاب را در سال 2007، درست قبل از بحران مالی منتشر کرد.
سه نشانه یک رویداد قوی سیاه:
- آنها کاملا غیر قابل پیشبینی هستند. مهم نیست که چقدر مدلسازی میکنید، احتمال پیشبینی یک رویداد قوی سیاه بسیار کم است، زیرا غیرقابل تصور است.
- عواقب شدیدی را با خود به همراه دارند که اغلب تأثیرات شگرفی بر زندگی و معیشت دارد.
- اغلب سعی میشود با در نظر گرفتنِ گذشته، به عنوان یک رویدادِ قابل پیشبینی، توضیح داده شوند.
(توجه داشته باشید، رویدادهای قوی سیاه نیز میتوانند مثبت باشند. گاهی اوقات به دیدگاه شما نیز بستگی دارد. مطمئناً، بحران مالی بزرگ برای اقتصاد جهانی وحشتناک بود، اما کسانی که قبل از سقوط، فروختند، بسیار ثروتمندتر شدند.)
در قوی سیاه، نسیم طالب توضیح میدهد که توانایی ما برای یادگیری از تجربه یا آزمودن، حداقل است، همانطور که در اولین مشاهده یک قوی سیاه نشان داده شد. گاهی اوقات برای باطل کردن آنچه فکر میکردیم میدانیم، تنها به یک مشاهده نیاز داریم. اگر میتوانستیم رویدادهای قوی سیاه را پیشبینی کنیم، همه چیز آسانتر میشد.
ممکن است در مورد قو شدت کمتری داشته باشد اما به حملات تروریستی در برجهای دوقلو در سال 2001 فکر کنید که جهان را تکان داد. اگر در 10 سپتامبر همان سال، کسی فکر میکرد که تروریستها میتوانند هواپیما را ربوده و به مرکز تجارت جهانی بفرستند، جتهای نظامی برای محافظت از ساختمان به اطراف پرواز میکردند. هواپیماها درهای ضد گلوله را قفل میکردند و خلبان را از کابین اصلی دور نگه میداشتند و حمله هرگز اتفاق نمیافتاد. اما حتی با وجود همه این اقدامات به صورت فرضی، تروریستها ممکن است راه کاملا متفاوتی برای حمله داشته باشند.
این بخش ترسناک رویدادهای قوی سیاه است. ما نه میدانیم و نه ابزاری برای پیشبینی آنها داریم. این عدم قطعیت، نویسنده قوی سیاه را به این نتیجه رسانده است که:
«با توجه به سهم این رویدادها در پویایی رویدادها، ناتوانی در پیشبینیِ مواردِ پَرت به معنای ناتوانی در پیشبینی سیر تاریخ است».
پیشبینی استاندارد نمیتواند رویدادهای قوی سیاه را پیشبینی کند و حتی آسیبپذیری ما را نسبت به آنها افزایش میدهد، زیرا آماده نمیمانیم. در حالی که همه ما با بحران مالی سال 2008 آشنا هستیم، اما در بازار کریپتو، اخیراً یک رویداد غیرمنتظره قوی سیاه را تجربه کردیم.
فهرست کامل سری مقالات موانع تفکر هوشمندانه را اینجا مشاهده کنید.