نمکگیر شدن

نمکگیر شدن (موانع تفکر هوشمندانه – 4)

در فرودگاه از پله‌های هواپیما پایین می‌آیی و با یک شاخه گل از طرف فلان هتل یا فلان پارک آبی یا فلان رستوران استقبال می‌شوی. سپس حتما آن هتل یا پارک آبی یا رستوران را به چک لیست سفر خود اضافه می‌کنی. در هایپرمارکت به شما کمی آبمیوه تعارف می‌کنند و شما هم دستشان را رد نمی‌کنی (چون زشته!) و می‌نوشی و تشویق می‌شوی یکی دو بطری برای تست هم که شده بخری حتی اگر در لیست خریدت آبمیوه نبوده باشد (چون حتما نیاز نداشتی که نبوده).

می‌توان گفت این روشهای بازاریابی شبیه اخاذی می‌ماند. شاید بتوان نام بازاریابی اخاذی گونه روی آن گذاشت. اخاذی نه با تهدید و چاقوکشی بلکه با تحریک احساسات و عقاید فرهنگیِ آدمها و به شکل کاملا نرم. البته می‌دانیم دورۀ این روشهای بازاریابی سر آمده و بازاریابی از محصول‌محوری به سمت انسان‌محوری، ارزش‌محوری و امروزه در عصر ارتباطات؛ به سمت جمع‌محوری رفته است.

ما در مسیر زندگی و شغلی‌مان با پیشنهادات ویژۀ بی‌شماری مواجه می‌شویم ولی در دریافت کالا و خدمات رایگان و یا آفرهای ویژه باید هوشمندانه عمل کنیم و وارد بازیِ نمکگیر شدن نشویم.

البته این را هم بگوئیم که به خوبی به همه ما ثابت شده «از هر دست بدی از همان دست هم می‌گیری». یعنی در مسیرِ پیشبردِ اهداف زندگیِ شخصی، کاری و شغلی‌مان، می‌توانیم دست خیر داشته باشیم و بی‌منت کارهای مختلفی برای دیگران انجام بدهیم و مطمئن باشیم روزی هم در جبرانِ آن کارها، دست ما را هم می‌گیرند. این جنبۀ مثبت نمکگیر شدن است و آن روی سکه. در غیر اینصورت حتی اقتصاد و داد و ستد جهانی هم بی معنی می‌بود.

فهرست کامل سری مقالات موانع تفکر هوشمندانه را اینجا مشاهده کنید.

سوال، نظر، دیدگاه و کامنت در پایین همین صفحه فراموش نشود.

نوشته‌های مشابه