فروش محصول یا خدمات، بعد از گوش دادن به مخاطب

استراتژی سبک (سخنرانی – بلاگ – کتاب)

چرا نباید از نوشتن کتاب غافل شوید؟ اولا راهی بهتراز کتاب چاپی ، برای نشان دادن رهبری واقعی فکری وجود ندارد. و دلیل دوم که نزدیک به قبلی است این است که کتاب ممکن است بهترین راه شناخته شده برای جذب مشتری باشد. کارت ویزیت را فراموش کنید. «این کتاب من است». (دیدید تا چه اندازه  تاثیرش بهتر است؟). و سوم اینکه، بعد از تهیه کتاب ، شما یک منبع شگفت انگیز برای تهیه محتوای کمکی  از کتاب ، از جمله پست‌های بیشتر وبلاگ ، کتاب‌های الکترونیکی ، اسلایدهای لینکدین (SlideShare)، سپیدنامه‌ها و موارد بیشتر دیگر دارید.

در مورد این سه چیز فکر کنید. یک وبلاگ ، سخنرانی‌های عمومی و کتاب. یک وبلاگ سخنرانی عمومی و یک کتاب. این سه چیز نه تنها تجارت شما بلکه زندگی شما را نیز می‌توانند تغییر دهند. داشتن کتاب، همهٔ  این موارد را چند سطح بالاتر می‌برد.

یک کتاب ، مانند منبع و سوختی برای سخنرانی‌های شما  و سخنرانی‌های شما منبع و سوختی برای وبلاگ شما است. هر سه با هم ترکیبی کشنده برای رشد و توسعه مشاغل شما هستند. بسیاری از رویدادها به عنوان سخن‌گو به شما نگاه نمی‌کنند ، مگر اینکه شما یک کتاب منتشر شده در انبار مهمات خود داشته باشید.

شما می‌توانید از چیزهای دیگری که می‌فروشید و نه مستقیماً از کتاب درآمد کسب کنید ، هدف شما با کتاب باید کمک به رشد مشاغل شخصی شما و رشد مخاطبان خود باشد.

بنابراین در اینجا هفت نکته برای ساختن آن کتاب رویاهای شما آورده شده است. امروزه ، ایجاد کتابی که در صنعت، تجارت، استارت‌آپ ویا کسب‌وکار شما تأثیر بگذارد ، کار آسانی نیست. اما با این حال ، نکاتی وجود دارد که در راه انتشار کتاب بهتر است به آنها توجه کنید:

شماره یک: شیرجهٔ عمیق در بازنگری و ممیزی محتوا.

شما ممکن است قبلاً گنجینه‌ای از منابع محتوایی را داشته باشید که بتوانید دوباره آنها را بررسی کنید ، یا حداقل محتوایی داشته باشید که بتواند برای شکل دادن به کارهای اولیه برخی از فصل‌های کلیدی کتاب تان استفاده شود. مطمئن باشید که کار را به صورت مقدماتی انجام دهید تا ببینید باید از کجا شروع کنید. بنابراین نکته اصلی اینجاست که از این مرحله غافل نشوید. بیشتر افراد و مشاغل هنگام نوشتن کتاب از صفر شروع می‌کنند. اگر به درستی انجام شود ، باعث شروع زودهنگام خودتان می‌شود.

شماره دو: از وبلاگ کتاب خود غافل نشوید

بسیاری از فصل‌ها می‌توانند از پست‌های موجود در وبلاگتان الهام گفته باشند. اگر حداقل شش ماه در وبلاگ نویسی کرده‌اید ، احتمالاً در حال حاضر نیمی از کتاب را دارید. بنابراین نکته اصلی اینجاست که استراتژی تبدیل وبلاگ به کتاب می‌تواند بسیار کارساز باشد. هنگام تولید محتوا برای بلاگ کتاب خود را در خاطر داشته باشید و شروع به ساخت فصل‌ها با استفاده از وبلاگ به عنوان کانال کنید.

وبلاگ مدرکی برای نشان دادن مهارت شماست. اگر کسی برای مهارت شما درخواست مدرک بکند، چه چیزی به او نشان خواهید داد؟ شاید جایزه‌ها یا گواهی نامه تان. این موارد خوب هستند اما در زمانی که تقریبا همه چیز در سایت‌ها در دسترس هستند، این موارد در جایگاه دوم قرار دارند.به عنوان یک برگذارکننده کنفرانس ،برای پیدا کردن بهترین سخنران‌ها ، اولین کاری که انجام می‌دهم، بررسی دید و محتوای کلی وبلاگ سخنران است.

وبلاگی که به طور مداوم در حال فعالیت است، تعهد و علاقهٔ فرد به صنعت را نشان می‌دهد. بعلاوه اگر این کار به درستی انجام بگیرد، وبلاگ می‌تواند سریعا حیطهٔ مهارت فرد را نشان بدهد. اگر شما در رابطه با موضوعات محتلف در وبسایتتان فعالیت داشته باشید، کار مورد قبولی انجام نداده‌اید. بگذارید این جمله را تکرار کنیم، اگر در رابطه با موضوعات محتلف در وبسایتتان فعالیت داشته باشید، کار مورد قبولی انجام نداده اید بلکه باید بر روی موضوعی که شما را به یک پیشتاز در صنعتتان تبدیل خواهد کرد، تمرکز کنید.

شماره سه: ایجاد مشارکت با شرکای اصلی غیر رقیب که چشم اندازها و مشتریان مشابه شما را هدف قرار می‌دهند.

نکته اصلی اینجاست که شما مجبور نیستید تهیه کتاب را به تنهایی انجام دهید. به احتمال زیاد شما شرکای زیادی دارید که با ارسال پیام شما به عموم مردم سود می‌برند و ممکن است دارایی‌های محتوایی ارزشمندی هم برای کمک به شما داشته باشند.اگر چنین شریکی پیدا کردید ، در مورد مشارکت در تهیه محتوای کتاب با آنها ارتباط برقرار کنید. همچنین ، هنگامی که شروع به تبلیغ کنید ، دو شبکه مختلف برای دسترسی دارید؛ شبکه خودتان و شبکه شریکتان.

شماره چهار: آن را حمایت کنید.

می‌توانید  یک اسپانسر  پیدا کنید که واقعاً می‌خواهد پیام و ایده شما را منتشر کند و از طریق توزیع کتاب یا تزریق بودجه از آن حمایت کند.

شماره پنج: مأموریت.

آنچه را که می‌خواهید خوانندگانتان از کتاب بفهمند، روشن کنید. آن را بنویسید و همچنان که در حال کار روی کتاب هستید ، آن را روی دیوار خود قرار دهید. بنابراین بسیاری از کسب‌وکارها، شرکت‌ها و استارتاپ‌ها به جای تمرکز روی نیازها و سوالات و دغدغه‌های اصلی خواننده و مخاطب ، روی آنچه می‌خواهند بگویند متمرکز می‌شوند.

شماره ششم: محتوای تأثیرگذارها و اینفلوئنسرها را هم اضافه کنید

در صورت امکان محتوای خوب و مرتبط افراد کلیدی تأثیرگذار در صنعت و بازار خود و شرکایتان ، را به مطالب کتاب اضافه کنید.

هرچه افراد بیشتری را در داستان‌های خود بگنجانید ، فرصت‌های بیشتری برای اشتراک گذاری و معرفی کتاب بوجود می‌آید. نکته اصلی این است که نباید کل کتاب را خودتان بنویسید. از تعدادی افراد منتخب استفاده کنید و محتوای آن‌ها را با ذکر منبع، در کتاب بیاورید این کار، حق استفاده از مطالب آنها را به شما می‌دهد. همچنین ، اگر مطالب شخصی را در کتاب آوردید ، احتمالاً آنها نیز کتاب شما را با شبکه دوستان و همکاران خود به اشتراک بگذارند.

و نکته آخر، شماره هفت: یک نویسنده سایه را به کار بگیرید.

باور کنید یا نه، بسیاری از کتابهای نویسندگانی که دوستشان دارید توسط شخص دیگری نوشته شده‌اند. باور کردنش بسیار سخت است ، اما حقیقت دارد.

بروید بخشی از مجلات صنعت یا بازار خود را پیدا کنید و مستقیماً به سمت نویسنده مقالات بروید این یکی از روش‌های یافتن نویسندگانی است که واقعاً مخاطبان، نیازهای شما و کارهایی را که می‌خواهید انجام دهید را درک می‌کنند.

ولی اگر بودجه ندارید ، ممکن است بخواهید این کار را نکنید. اما باید توجه کنید که ارزش زمان در کسب‌وکار و استارتاپ شما چقدر است. اگر در داخل تیمتان به سادگی نمی‌توانید زمانی به این موضوع اختصاص دهید یا منابع لازم برای انجام آن را نداشته باشید، ممکن است بخواهید به نکته شماره هفت بیشتر فکر کنید. نکته اصلی در اینجا این است که شما ممکن است مهارت یا زمان خلق یک کتاب را نداشته باشید ولی افراد شگفت انگیزی در خارج وجود دارند که می‌توانند کمک کنند.

کتاب یک تغییر بزرگ در شرایط کسب‌وکار و استارتاپ و حتی شخص خودتان ایجاد می‌کند. یک کتاب منتشر شده فرصت‌های بیشتری را از آنچه تصور می‌کنید پیش روی شما قرار می‌دهد.

از طرف دیگر، غیرممکن است که بدون یک وبلاگ معرکه، یک کتاب متفکرانه و سخنرانی‌ای که شما را تکان می‌دهد، یک رهبر فکری صنعت یا بازار خود باشید. دو مورد اول بسیار مهم هستند ، اما سخنرانی منظم جایی است که شما به نتیجه می‌رسید. وقتی به طور منظم مشغول سخنرانی می‌شوید ، مردم در مورد شما صحبت می‌کنند. آنها پیام‌های شما را پخش می‌کنند و می‌خواهند با شما فعالانه تجارت کنند. سخنرانی‌های شما باعث می‌شود که جادو اتفاق بیافتد و تمام واسطه‌ها را از بین ببرد.

کتاب به بهترین کارت ویزیت شما تبدیل خواهد شد.بعلاوه به کمک کتاب فرصت‌های سخنرانی زیادی بدست خواهید آورد که بدون آن ممکن نبوده است. حتی می‌توانید فقط به این قسمت از استراتژی محتوا عمل کنید و همه چیز درست خواهد شد.

اگر احساس می‌کنید سخنرانی‌های عمومی بیشتر می‌تواند در حرفه و الگوی شغلی شما تغییراتی را ایجاد کند، در اینجا پنج روش برتر برای دست یابی به انجام سخنرانی‌های بیشتر را بیان می‌کنیم.

اولین آنها اثبات تخصص شماست. اکنون ، وقتی از شما خواسته شود تا تخصص خود را اثبات کنید، چه چیزی را به آنها نشان می‌دهید؟ جوایز ، توصیه‌های سایرین؟ خب، این موارد خوب و شیرین است.

یک وبلاگ که به طور مداوم مطالب عرضه می‌کند، اثباتی بر تعهد و اشتیاق این وبلاگ در صنعت می‌باشد. همچنین، وبلاگ باید خیلی سریع باشد تا زمینه تخصص شما را نشان دهد. این بدان معناست که اگر در مورد انواع موضوعات وبلاگ نویسی کنید ، به شما آسیب خواهد رساند. توجه خود را به آنچه که می‌تواند  شما را در جهان کارشناس‌ها برجسته کند متمرکز کنید.

مورد دوم، نوشتن کتاب است. بیش از نیمی از جامعه مخاطبان، جذب رویدادهای سخنرانی تولید‌کننده محتوا نمی‌شوند، مگر اینکه کتابی داشته باشد، چه توسط خود ایشان چاپ شده باشد و چه توسط ناشران سنتی و مطرح.

بنابراین در بیشتر شرایط بدون کتاب حتی نمی‌توانید شانس بدست آوردن یک موفقیت کوچک را داشته باشید. بنابراین در اینجا دو ایده وجود دارد. اولین مورد این است که با یک نویسنده دیگر همکاری کنید. و کار نوشتن کتاب را با او تقسیم کنید. مورد دوم این است که استراتژی کتاب-بلاگ استفاده کنید. بخش عمده کتاب شما می‌تواند متشکل از پست‌های وبلاگ تان باشد.

اگر شما وبلاگ خود را چنین برنامه‌ریزی می‌کنید ، ، استراتژی کتاب-بلاگ ، بسیار با ارزش خواهد بود.

مورد سوم اینکه در اکثر کنندگان سمینار و کنفرانس اگر کمیته انتخاب سخنرانان، شما را در حال سخنرانی ندیده باشند و نمونه‌ای مناسب از مهارت و عملکرد صحبت کردن شما نداشته باشند، روی شما حساب باز نمی‌کنند. وشما شانس حضور در سمینارها و کنفرانس ا را نخواهید داشت.

چهارم اینکه شما نیاز دارید یک «قلاب انگیزه» پیدا کنید ، به چیزی احتیاج دارید که بتوانید در آن ایستادگی کرده و خود را از بقیه جدا کنید. چرا کسی باید شما را انتخاب کند؟ چرا خاص هستید؟ در اینجا چند ایده وجود دارد.

اولین مورد این است که یک رنگ انتخاب کنید. رنگ زرد (روشنایی لاپ داخل لوگوی نئتاش) رنگ رسانه نوتاش است.

می‌توانید در هر رویدادی همان رنگ را بپوشید  چه پیراهن باشد ، چه کت و شلوار، چه  کفش، و یا چیزی شبیه به آن. سامانه اسپی (استعلام و پیشنهاد قیمت کالا و خدمات) از فیروزه به عنوان رنگ خود به عنوان رنگ سازمانی خود استفاده می‌کند. حال اگر رنگ چیزی نباشد که شما می‌خواهید، شاید یک موضوع خاص یا حتی یک لباس خاص را می‌توانید امتحان کنید. برای جلب توجه بیشتر باید کاری انجام دهید.

نکته دوم این است که شما به یک آسانسور نیاز دارید! آیا می‌توانید خیلی سریع آنچه را که فکر می‌کنید بیان کنید؟ آیا سخنرانی شما در مورد شبکه‌سازی برای افراد تودار و خجالتی است؟ و یا اینکه چگونه شرکت‌های مالی می‌توانند بدون تبلیغات رشد کنند؟ هرگز نگوئید که می‌توانید در مورد هر چیزی صحبت کنید. این بدان معنی است که شما  در واقع در مورد هیچ چیزی نمی‌توانید صحبت کنید. جایگاه خود را اصلاح کنید.

نکته آخر و شاید مهمترین مورد، توجه شما به لیستی است که باعث موفقیت شما می‌شود. اگر دید روشنی از مکانی که شما می‌خواهید در آن صحبت کنید و مخاطبان خود ندارید ، پس نمی‌توانید به اندازه کافی خوب باشید. اکنون این مراحل را دنبال کنید. یکی ایجاد چک لیست رویداد است، لیستی حداقل از 10 رویداد که جامعه مخاطبان هدف شما در آن شرکت می‌کنند تهیه کنید و آنها را در تقویم علامت بزنید.

با استفاده از کانالهای مناسب با برگزارکننده آن رویدادها تماس بگیرید. ایمیل خارج از فرم تماس با ما که برای همین منظور در وبسایت برگزارکننده سمینار یا کنفرانس تدارک دیده شده ارسال نکنید. برگزار کنندگان رویداد از این کار متنفر هستند. اطمینان حاصل کنید که دیدگاه روشنی برای سخنرانی و محل برگزاری دارید. از خود بپرسید که چرا این رویداد یا این مکان برای شما مناسب است و این رویداد چه مدت طول خواهد کشید؟ لینکی به ویدیوی خود ردآپارات یا یوتوب یا وبسایت شخصی خود برای برگزارکننده ارسال کنید. برنامه ریزان رویداد از بلاتکلیفی بسیار بدشان می‌آید. بنابراین مطمئن شوید تمام ابهامات را از آنها دور می‌کنید. و نکته چهارم. شرایط خود را رک بگوئید. برای جلوگیری از اختلافات بعدی مثلاً اگر به پرداخت هزینه‌های سفرتان نیاز دارید، بگوئید؛ جنگ اول به از صلح آخر. تا جای ممکن مسئولیت اغلب کارها به عهده برگزار‌کننده باشد چون هر توافق دیگری کنید شما باید به آن متعهد باشید.

اکنون زمان آن است که ایده بزرگ و کارآفرینانه خود را عملیاتی کنید.

نوشته‌های مشابه