آیا شبکههای اجتماعی مثل اینستاگرام، پلتفرم مناسبی برای کسبوکار شما هستند؟
هدف شما ایجاد کسبوکاری بر اساس تولید محتوا است به طوری که بیشترین کنترل را روی مخاطبان و نهایتاً مشتریان بالقوه خود داشته باشید.
فرض کنید پلتفرمتان را در فیسبوک ساختهاید و به مرور زمان 50000 طرفدار جذب کردهاید. در نوامبر سال 2014، فیسبوک در پلتفورمش تغییراتی ایجاد کرد و یک سری از صفحات را مخفی کرد. مثل صفحاتی که افراد را مجبور به خرید یک محصول و یا نصب یک نرم افزار میکردند و یا اینکه بدون هیچ محصول واقعی مردم رابه صفحهای هدایت میکردند. و یا پستهایی که محتوای تبلیغاتی یکسانی داشتند. این کار برای موفقیت فیسبوک کار منطقی به نظر میرسد اما هم چنان نشاندهندهٔ حق تصرف او در نشان ندادن یک سری از محتوا هاست.
Mary Smet، کارشناس فیسبوک میگوید نکتهٔ مهم این است که اکثر صفحات نمیتوانند دسترسی واقعی و درستی از نتایج کسبوکارشان درفیسبوک داشته باشند. شما باید یک استراتژی مداوم داشته باشید تا بتوانید بازدید وبسایت خودتان را افزایش دهید و به کمک آن لیستی ازایمیل مخاطبانتان برای تبلیغات تهیه کنید.
شما باید از هر طریقی که میتوانید از راه فیسبوک و سایر شبکههای اجتماعی نظیر اینستاگرام و پینترست و لینکدین و یوتوی و … سود ببرید اما باید بدانید دسترسی کامل، در دست فیسبوک است و نه شما. همانطور که ردپای دیجیتالی خودتان را میسازید و شروع به جذب مشتری میکنید، باید به نقطهٔ بالای این سلسله مراتب توجه کنید.
با هم چند مورد از مواردی که میتوانید برای جلب مشتری از آنها استفاده کنید را بررسی کنیم:
1-اولین مورد: ایمیل. بیشترین و راحت ترین دسترسی را برای شما خواهد داشت. ایمیلهای افراد مرتبط میتوانند باعث موفقیت کسبوکار و استارتآپ شما شوند.
2- اشتراکهای چاپی: شما در این زمینه کنترل بسیار زیادی خواهید داشت. ارتباطات به این روش کاملا پیوسته نیستند و دریافت بازخورد گاهی دشوار است. مشکلات چاپ وهزینههای پستی نیز وجود دارند.
3- در مرحله بعد ساخت یک پیج در اینستاگرام یا هر شبکه اجتماعی دیگری که از یک طرف بهترین بستر برای انتشار محتوا و محصولات و خدمات شما است و از طرف دیگر اغلب مخاطبان شما در آن جا حضور دارند. در انتشار محتوا کنترل کاملی دارید. اگر آنها محتوای شما را انتخاب کنند آن را میبینند اما در این پلتفرمها، مالکیت بی نهایت وجود ندارد و این برای شما یک مشکل است.
4- عضویت در iTunes (در صورت نیاز به یک پادکست برای کسبوکار خود). کنترل کامل در انتشار محتوای صوتی در اختیار شماست اما iTunes اطلاعات تماس دنبالکننده هایتان را به شما نمی دهد.
5- مشترکین یوتوب. کنترل خوبی بر محتوا دارید اما یوتیوب برای بعضی از محتواهایتان که اعضا به آن توجه ندارند مانع تراشی میکند و آنها را از دسترس خارج میکند. به این کار اصطلاحاً سوزاندن اعضا (subscriber burn) میگویند.
6- دنبالکنندههای توییتر و ارتباطات LinKedln. بر چیزی که برای دنبالکننده هایتان میفرستید اختیار کامل دارید اما کانالهای زیادی وجود دارند و دیده شدن و موفقیت در میان آنها شاید سخت باشد.
7- طرفداران فیسبوک. فیسبوک به طور مداوم ، الگوریتم خودش را اصلاح میکند و این از اختیار شما خارج است. بر اساس این الگو ممکن است طرفدارانتان به طور شانسی محتوای شما را ببینند و یا نبینند. محتوای مفید، جالب و با کیفیت شانس بیشتری برای موفقیت دارد. به همین دلیل محتواهای تبلیغاتی همواره شکست میخورند.
Jeff Waves ، مشاوربازاریابی در salesforce.com و نویسندهٔ کتاب فوق العادهٔ «مشتری» در رابطه با شرایطی که کنترل کامل بر ویژگیهای مشترکین خود دارید، میگوید : هیچ شرکتی مالک مشتری هایش نیست. به همین دلیل مشتریها در پلتفرمهای متفاوتی وجود دارند زیرا متعلق به کسی نیستند. صرف نظر از اینکه شما صاحب یک شبکه تلویزیونی باشید ویا یک ستارهٔ سینما و یا کارشناس شبکه ورزشی ، شما مالک طرفداران بیننده هایتان نیستید. آنها هر زمان که بخواهند میتوانند بلند شوند و به صورت فیزیکی یا ذهنی شما را ترک کنند. به همین دلیل صرف نظر از اینکه شما از چه روش عضوگیری برای سودبردن استفاده میکنید، تنها راه ارتباط با مشتریها تولید محتوای مفید و مرتبط و «به درد بخور» است.
گاهی اوقات توجه به pintrest یا یوتیوب و کانالهایی مانند آن در آغاز، کاری عاقلانه است. زیرا در این پلتفرمها مشتری از قبل حضور دارد. اما زمانی که در این بسترها مشتری جذب کردید باید آنها را به افرادی تبدیل کنید که اشتراک ایمیلی شما را دارند.