ایده‌های استارتاپی خودتان را ارزیابی نکنید!
ما معمولا فکر می‌کنیم هرچه به ذهنمان برسد یا هر کاری انجام می‌دهیم، بهترین است! این امر باعث می‌شود در مورد ایده‌های استارتاپی خود نیز شیفته‌ایده خود شویم و از ارزیابی منصفانه و منطقی آن فاصله بگیریم.
با فرض اینکه دچار توهم کارآفرینی نشدیم، باید با چه روشی ایده خود را ارزیابی کنیم؟
اول از همه، خودمان به ارزیابی ایده خودمان نپردازیم و در عوض، آن را حداقل برای بیست نفر دیگر مطرح کنیم و نظر آنها را جویا شویم.
دوم اینکه به هیچ عنوان ایده خود را برای آشنایان مطرح نکنید. می‌پرسید چرا؟ (در اینجا اصلا بحث سرقت ایده نیست!) چون اطرافیان و آشنایان شما، حتما به شما دروغ خواهند گفت. تحقیقات ثابت کرده که آشنایان شما همانند یک «مامان»، از این تست سربلند بیرون نخواهند آمد و به دلیل اینکه شما را دوست دارند، حتما بدون در نظر گرفتن جوانب مختلف و ریسک‌ها و امکان سنجی و … از ایده شما تعریف و تمجید می‌کنند و در اغلب موارد می‌گویند که حتی برای دریافت محصول یا خدمت شما، پول هم خرج خواهند کرد.
اگر شما مراقب این موضوع نباشید ممکن است به سادگی در یک دام استارتاپی گرفتار شوید و به امید اینکه ایده شما فروش خواهد رفت یا حداقل مورد استقبال واق خواهد شد، کلی هزینه ریالی و دلاری و زمانی کنید و آخر سر متوجه بشوید حتی همان‌هایی که مشتاقانه به شما قول خرید یا استفاده از ایده استارتاپی تان را داده بودند، اصلا خبری از ایشان نیست!
وظیفه بنیان گذار و یا هم بنیانگذاران استارتاپ است که قبل از هر هر چیزی با تنظیم پرسش‌های خوب و متناسب و یا جلسات گفتگوی صمیمی، حقیقت را از زبان مخاطبان اصلی خود دریافت کنند.
حتی اگر در مرحله ایده پردازی برای تولد و شکل گیری استارتاپ هستید می‌توانید تیم استارتاپی خود را به دو قسمت تقسیم کنید طوری که به نوبت، یک تیم ایده بدهد و تیم دیگر آن را ارزیابی کند و بالعکس. بعد از توافق روی ایده استارتاپی می‌توانید مراحل عنوان شده قبلی و بعدی را پی بگیرید. به یاد داشته باشید که ایده‌های تازه و به ظاهر خوب همانقدر که پتانسیل تبدیل شده به یک کسب‌وکار کارآفرینانه موفق را دارند، می‌توانند باعث شکست یک استارتاپ و کسب‌وکار نوپا شوند.
اگر مایل هستید به یک نظرسنجی 360 درجه برسید بهتر است ایده‌ها و افکار خود را با کارشناسان مختلف در حوزه‌های کاری مختلف مطرح کنید چون هر کارشناس با عینک خودش ایده شما را می‌بیند و می‌سنجد و ممکن است ابعادی از ایده شما را بهبود دهد یا به چالش بکشد که شما از آن غافل بودید.
تحقیقات ثابت کرده تمرکز بیش از حد روی یک موضوع باعث غفلت از موضوعات دیگر می‌گردد. پس گاهی لازم است کمی دورتر بایستیم و از دید یک ناظر بیرونی به کارها و افکار و پروژه‌ها و حتی اخلاق و عادات خود نگاه کنیم و مجددا تمام حالت‌های ممکن و حتی نامحتمل را دوباره مورد بررسی قرار دهیم. چه بسا محیط و شرایط تغییر کرده باشد و ما نه. یا اینکه اتفاقی در حال وقوع باشد که ما آن را نمی‌دیدیم.
از طرف دیگر، اهمیت چیزی که «وجود دارد» به مراتب بیشتر از چیزی است که وجود ندارد. به عبارتی، تشخیص «بودن چیزی» ساده‌تر از تشخیص «نبودن» است و ما اغلب روی چیزهایی که وجود دارند تمرکز می‌کنیم تا چیزهایی که وجود ندارند یا چیزهایی که انتظارش را نداریم. که این خود ممکن است باعث نادیده گرفتن برخی امور توسط مدیران کسب‌وکارهای نوپا و موسسان استارتاپ‌ها هنگام ارزیابی همه جانبه و 360 درجه کارشان شود.
در خلال این نظرسنجی‌ها و ارزیابی‌ها ممکن است به این نتیجه برسید که ایده تان باید به کلی بازنگری شود یا حتی به کل تغییر کند.
سوال، نظر، دیدگاه و کامنت در پایین همین صفحه فراموش نشود.
